روزی روزگاری فوتبال (قسمت پنجم)؛ داستان آن‌هایی که شکست خوردند

فوتبال در نهایت یک ورزش است که یک سوی آن برد و سوی دیگرش باخت است. با هم به تماشای روی تلخ فوتبال بنشینیم.

 

اختصاصی طرفداری – فوتبال یک زبان است؛ زبانی بی‌حد و حصر که هر آدمی از هر نقطه‌ دنیا می‌تواند با قلبش آن را درک کند.

آنجا جایی است که همه‌ احساسات به یکدیگر می‌رسند؛ رسیدن از شادی تا غم، توفانی از احساسات که با هر گل به آرامش می‌رسد. فوتبال جامعه‌ای است که فراتر از زبان، سن و ملیت، ما را به یکدیگر نزدیک می‌کند. در لحظه‌هایی که توپ روی چمن می‌رقصد، دنیا آرام و پر از زیبایی می‌شود. همانند همه‌ عناصر این جهان مادی، فوتبال نیز نقطه شروع و پایانی دارد.

در اکثر نقاط جهان، تابستان پایان یک فصل فوتبال باشگاهی است و جهان سه ماه از این پدیده اجتماعی محروم می‌شود و تمامی اخبار حول نقل و انتقالات بازیکنان می‌چرخد. در این میان تصمیم گرفتیم با این سری عکس های قدیمی با نام «روزی روزگاری فوتبال» مروری داشته باشیم بر کلاسیک‌ترین و نوستالژیک ترین عکس‌های فوتبالی جهان. امیدوارم با دیدن این پُست خاطرات خوب گذشته برایتان بازآفرینی شود.

بیشتر ببینید:

لحظات ماندگار یورو

به یاد روزهای خوش کالچو

در پنجمین قسمت از سری مطالب روزی روزگاری فوتبال، به سراغ خاطرات شکست‌ها و ناکامی‌ها رفتیم.

 

تیم آرسنال تنها یک‌بار توانست به فینال لیگ قهرمان اروپا برسد. در این مسابقه توپچی‌های لندن در مقابل بارسلونا قرار گرفتند که در پایان بارسلونا 2-1 پیروز مسابقه لقب گرفت و حسرت گرفتن یک جام معتبر اروپایی را بر دل قرمزهای لندن گذاشت.

 

لیونل مسی در طول دوران حرفه‌ای خود تمامی عناوین معتبر را کسب کرده بود و تنها به یک جام معتبر ملی نیاز داشت تا او را هم‌رده پله و مارادونا قرار دهند. سال 2014 این فرصت طلایی برای او پیش آمد که در کشور رقیب با کسب قهرمانی جام جهانی نام خود را تا ابد در جهان فوتبال ماندگار کند؛ اما آلمان قدرتمند این شانس را از او گرفت تا این عکس از نگاه حسرت‌برانگیز این بازیکن ثبت شود.

 

چند عکس خاص وجود دارند که تاریخچه فوتبال را روایت می‌کنند. یکی از این عکس‌ها یک بازیکن آبی‌پوش است که نزدیک نقطه پنالتی ایستاده و دستانش به کمر است و سرش رو به زمین؛ او روبرتو باجو است. او یک پنالتی معمولی از دست نداد؛ بلکه با آن شوت خود را از قلب یک ملت بیرون کرد. با تمام این تفاسیر نکته عجیب این ماجرا این است که ایتالیا آن روز پنج پنالتی زد که سه تای آن گل نشد. در پنالتی اول، بارزی توپ را به آسمان کوبید. پنالتی چهارم را ماسارو خراب کرد و در نهایت باجو همانند پنالتی اول توپ را به آسمان زد. این یعنی حتی اگر باجو توپ خود را گل می‌کرد هم برزیل با گل‌کردن پنالتی بعدی می‌توانست قهرمان جهان شود. شخصاً نمی‌دانم چرا همه باجو را مقصر می‌دانند درحالی‌که دو بازیکن دیگر پنالتی های به مراتب بدتری زدند.

 

بوفون شاید بهترین دروازه‌بان تاریخ نباشد؛ اما قطعاً یکی از پنج نفر برتر در همه دوران هاست. او جام‌های بسیاری گرفت؛ اما همیشه در حسرت کسب یک جام ماند و آن لمس جام لیگ قهرمانان اروپا بود. در سال‌های 2015 و 2017 او به همراه یوونتوس به فینال این رقابت‌ها رسید که در اولی مغلوب بارسلونا شد و در دومی با درخشش رونالدو، این رئال مادرید بود که جام را به خانه برد تا این تصویر شکست‌خورده از بوفون بر جای بماند.

 

برگردیم به جام جهانی 1998 فرانسه. جایی که برزیل با یک تیم کهکشانی موفق شد خود را به فینال برساند. ستارهٔ رقابت‌ها بدون شک رونالدوی 22 ساله بود که حتی به عنوان بهترین بازیکن مسابقات نیز معرفی شد. در فینال اما ستاره مسابقه بازیکنی از تیم خروس‌ها بود؛ زین‌الدین زیدان. زیدان در آن مسابقه دو گل به ثمر رساند و به کشورش کمک کرد تا جام را در خانه نگه دارد و پس از پایان مسابقه این تصویر غمناک از سوپراستار آن زمان جهان فوتبال ثبت شد.

 

شکست تنها مختص به درون زمین فوتبال نیست. جایزه توپ طلا که همانند اسکار در دنیای سینماست هر ساله به بهترین بازیکن بر اساس یک سری معیار داده می‌شود. قطعاً همانند هر انتخابی تعدادی موافق و تعدادی مخالف برنده هستند؛ اما در سال 2013 هر معیاری را در نظر بگیریم جایزه به فرد شایسته نرسید. در آن سال ریبری توانست قهرمان لیگ، لیگ قهرمانان، جام حذفی، سوپرجام اروپا و جام باشگاه‌های جهان شود و همچنین بیشترین تأثیر در اکثر این قهرمانی‌ها داشت. در نهایت جایزه به چه کسی رسید؟ کریستیانو رونالدو. شاید به قول دکتر صدر عزیز تنها دلیل انتخاب‌نشدن ریبری چهره نه‌چندان جذابش بود؛ چون شرکت‌ها به یک مدل برای تبلیغات نیاز داشتند.

 

برای بسیاری از انسان‌ها فوتبال یک بازی ساده نیست. آن ها با یک گل می‌خندند، گریه می‌کنند، شاد می‌شوند یا حتی بیمار می‌شوند. عکس بالا یکی از تراژدی‌های جهان فوتبال است. آندرس اسکوبار مدافع کلمبیا در جام جهانی 1994 میلادی بود. کلمبیا بازی اول را باخت و برای صعود نیاز به برد مقابل آمریکا داشت. در اواسط نیمه اول بر اثر یک حادثه، توپ به پای اسکوبار برخورد کرد و درون گل خودی قرار گرفت و در نهایت کلمبیا با نتیجه 2-1 شکست خورد. این نتایج باعث شد کلمبیا از دور مسابقات حذف شود. کمتر از یک ماه از این حذف، اسکوبار به ضرب چندین گلوله کشته شد. گروهی این قتل را نتیجه گل به خودی می‌دانند و همچنین برخی معتقدند که این قتل یک تسویه حساب مافیایی بود و ربطی به فوتبال نداشت.

 

«من در هشت فینال لیگ قهرمانان حضور داشتم و همه تنها آن یکی را به یاد می‌آوردند.» این صحبت‌های مالدینی است کاپیتانی که یک‌شبه از عرش به فرش رسید. پس از یک بازی دراماتیک، میلان و لیورپول با نتیجه 3-3 به تساوی رسیدند و در ضربات پنالتی این لیورپول بود که به قهرمانی رسید. نکته تلخ برای کاپیتان روسونری جایی بود که هولیگان‌های میلانی از بازیکنان به خصوص مالدینی خواستند که به‌صورت رسمی از هواداران میلانی عذرخواهی کنند؛ اما مالدینی با عصبانیت این خواسته را رد کرد و از این هواداران انتقاد کرد. این داستان تا پایان فوتبال او نیز ادامه داشت. جایی که در بازی خداحافظی مالدینی، هواداران میلان او را هو کردند.

 

زین الدین زیدان، برای او خانواده مهم‌تر بود.

 

داستان بدترین شکست تیم محبوبتان را برایمان به اشتراک بگذارید.

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا